عباسیهها
علقمه بعد از تو چشم خویش را
روی نیزه سر دوانی می کند
رفتی و در خیمه های تشنه لب
آب با آتش تبانی می کند
رفتی و در سرنوشت آب ها
شرمساری حکمرانی می کند
پشت پرچین بلند علقمه
کیست آن که روضه خوانی می کند؟
یک نفر دارد ز مشک و دست تو
با دو بوسه قدردانی میکند
ابا الفضل ابا الفضل ابا الفضل
×××
خدا قسمت کنه کربلا | نوشته شده توسط یاس در سه شنبه 86/5/16 و ساعت 11:2 عصر | نظرات دیگران()
|
||
...... ... من ماه بنی هاشم ؛ سُرور قلب زهرا شبل حیدر ، زاده ی آزاده ی ام البنینم معنی درس وفا ، فانی آب بقا جرعه نوش چشمه ی علم امیر المؤمنینم روز ِ مردی ، گر بیارم خَم به ابروی کمانم آیه ی «نصر من الله » نقش ببندد بر جبینم دست دادم در ره حق تا که یزدان داد بالم با همه قدوسیان ، طیار در خلد برینم ای گنه کاران ! بشارت باد ، زهرا روز محشر آورد بهر شفاعت دست های نازنینم تشنه لب در آب رفتم ، این سخن با خویش گفتم : من چگونه آب نوشم ، شاه را عطشان ببینم مشک را پر کردم از آب و به خود گفتم : راه نزدیکی برای خیمه رفتن برگزینم راه نخلستان گرفتم ، لیک از شمشیر دشمن قطع شد دست علمگیرم از یسار و از یمینم فکر کردم : دست دادم ، آب دارم غم ندارم سرفرازم ، ساقی اطفال شاهنشاه دینم ناگهان دیدم که در ره ریخت آب و سوخت جانم تیر زد بر مشک آن خصمی که بود اندر کمینم دیگر از دیدار اطفال حرم شرمنده بودم تیر زد دشمن به چشمم تا که طفلان را نبینم گفتم اکنون خوب شد ، خوبست برگردم به خیمه ناگهان بر سر فرود آمد عمود آهنینم ...........یل کرببلا ... علمدار حسین | نوشته شده توسط یاس در چهارشنبه 86/3/16 و ساعت 6:9 عصر | نظرات دیگران()
|
||
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند گفتم گره نگشودهام زان طره تا من بودهام گفتا منش فرمودهام تا با تو طراری کند چون من گدای بینشان مشکل بود یاری چنان سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند
اگه یه گدا بخواد بره به بارگاه شاه چیکار باید کنه ؟؟؟؟؟؟
گرچه خود پرچم به دوش کربلاست رایة العباس در دست خداست | نوشته شده توسط یاس در یکشنبه 85/10/3 و ساعت 7:1 صبح | نظرات دیگران()
|
||
ابا الفضل امیرم امیر بی نظیرم صفابخش ضمیرم به جز عشق رخش در دل خسته نپذیرم چه خوش باشد اگر باز زند با دو سه تیرم که صیدش شوم و زیر قدم هاش بمیرم ز غیرش همه سیرم دل از مهر خدایی ابا الفضل نگیرم علمدار ابا الفضل سپه دار ابا الفضل مرا یار ابا الفضل مددکار ابا الفضل
| نوشته شده توسط یاس در چهارشنبه 85/9/8 و ساعت 1:18 عصر | نظرات دیگران()
|
||
روزی که شفق در شریانم گل کرد در فصل جنون ، جوهر جانم گل کرد با نام علی ، دلم شکوفا گردید با ذکر ابا الفضل ، دهانم گل کرد ***** عباس که باغبان سخن گفت از او گل از گل باغ عشق ، بشکفت از او الگوی فضائلش علی بود علی آیینه شد و نقش پذیرفت از او ***** باغ گل لاله ی علی بودی تو دلداده و واله ی علی بودی تو ای آینه ی فضائل مرتضوی ! حقا که سلاله ی علی بودی تو
***** گرچه خود پرچم به دوش کربلاست رایة العباس در دست خداست | نوشته شده توسط یاس در سه شنبه 85/5/3 و ساعت 8:57 عصر | نظرات دیگران()
|
||
سردار کریم عشق ؛ یعنی : عباس !
موسای کلیم عشق ؛ یعنی : عباس !
سالار ثبات و صبر ؛ یعنی : زینب !
سقای حریم عشق ؛ یعنی : عباس !
| نوشته شده توسط یاس در شنبه 84/12/27 و ساعت 9:55 عصر | نظرات دیگران()
|
||
تقدیم به حریم پاک و آسمانی مادری که زیباترین چهار پاره ی عشق رو در عاشورا سرود : خانم ام البنین سلام الله علیها
با امّ بنین آینه ی جان ، گل کرد باغ ادب و بهار عرفان گل کرد
او کعبه ی عشق بود و در دامانش یک باره چهار رکن ایمان گل کرد
* * *
تا مهر فلک ، صدر نشین خواهد بود تا ماه و ستاره و زمین خواهد بود
در جمع شهیدپروران ، اوج سخن با فاطمه ی امّ بنین خواهد بود
یا حضرت عباس ! دلم را دریاب
| نوشته شده توسط یاس در پنج شنبه 84/12/18 و ساعت 9:31 عصر | نظرات دیگران()
|
||
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||
درباره خودم
یاس با یاد ِ اباالفضل دلم آسودهست لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
نوشته های پیشین
لوگوی دوستان
آمار وبلاگ
بازدید امروز :15
بازدید دیروز :3 مجموع بازدیدها : 219720 خبر نامه
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
|
||